فیلم داستان "مایکل هیرو" یک مدیر عامل قدرتمند که با ارائه جایزه یک میلیون دلاری برای ترور قاتلان تصادفی نوه‌اش، به دنبال انتقام قتل نوه‌اش است. او قاتلان برجسته جهان را برای این کار جذب می‌کند و ...

فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و سال‌های اولیه زندگی فردی به نام "پادره پیو" را به عنوان یک کشیش جوان کاتولیک ایتالیایی به تصویر کشیده است و ...

دریانوردی به نام مارتین ایدن که رویای نویسنده شدن را در سر می‌پروراند، پس از آن که مردی جوان به نام آرتورو را از کتک خوردن نجات می‌دهد، به خانه او دعوت می‌شود و در آنجا با خواهرش النا ملاقات می‌کند. در ادامه، مارتین به النا علاقمند می‌شود و ...

داستان این فیلم درباره‌ی دنیای فاسد هنری شهر نیویورک است. که در آن فردی به نام جان کاپلان برای پول، قدرت و عشق با رئیس بی رحم مافیای نیویورک مبارزه می کنند.

مردی تحقیر شده بحرانی اخلاقی را تجربه کرده و برای بدست آوردن دوباره‌ی انگیزه‌اش به روستای خود در ايتاليا برمی‌گردد. در آنجا به زنده کردن تاکستان قدیمی پدربزرگش می‌پردازد و ...

این فیلم داستان واقعی جان پل گتی سوم ، نوه‎ی یک میلیاردر را روایت می‌کند که در نوجوانی ربوده شد و آدم‌ربایان برای آزادی او هفده میلیون دلار باج درخواست کردند. در این فیلم ما شاهد تلاش‌های سخت مادر جان هستیم که تمام سعی خود را می‌کند که پدربزرگ میلیاردر جان یعنی جی پل گتی را راضی کند تا مبلغی را که آدم‌ربایان برای آزادی جان تعیین کرده‌اند پرداخت کند. اما…

در خلاصه داستان این فیلم علمی تخیلی آمده است ، یک سرباز بازنشسته که از اختلال استرس پس از سانحه رنج می‎برد ، بر این باور است که شهرش در حال نابودی می‎باشد. وی زندگی عادی خود را رها کرده و به پناهگاهی زیرزمینی می‎رود تا خود را برای حادثه‎ای که باور دارد به وقوع می‎پیوندد آماده کند. اما…

داستان سه برادر، پسران چوپان، که در شهری مافیایی زندگی میکنند و .....

«سالواتوره/توتو» کودکی عاشق فیلم و سینماست. تنها تفریح او رفتن به سینما و بازی با نگاتیوهاست. این موضوع باعث شکل گیری رابطه‌ای عمیق بین او و آپاراتچی تنهای سینما پارادیزو، «آلفردو» می‌شود. توتو در یک شرط بندی بر سر آموختن فنون پخش فیلم و کار با دستگاه آپارات برنده می‌شود. بعدها او به خاطر حادثه ای که برای آلفردو رخ می‌دهد آپاراتچی سینما می‌شود، تا این‌که دختر زیبایی را می‌بیند و سخت به او دل می‌بندد اما ...